آنقدر در اینترنت می نویسیم مرگ بر اسرائیل تا گوگل و آمرایکا بفهمد.

آنقدر در اینترنت می نویسیم مرگ بر اسرائیل تا گوگل و آمرایکا بفهمد.
بچه
بودیم، هنوز مکلف نبودیم، جمعه بود، فیلم سینمایی نگاه میکردیم، زمستان
هم بود اذان میافتاد وسط فیلم سینمایی. امام از راه که رسید پرسید: بچهها
نمازتان را خواندهاید؛ همیشه میپرسید.
گفتیم: نه!
گفتند: خب بلند شوید بخوانید.
گفتیم: وضو نداریم تا برویم وضو بگیریم جاهایی از فیلم از دستمان میرود!
گفتند: خب بی وضو بخوانید.
گفتیم: خب باز سر رکوع و سجود فیلم از دستمان میرود، نمیبینیم!
گفتند: رکوع و سجود هم تروید فقط حمد و سوره بخوانید.
دروغ نمیگفت
در
نوفل لوشاتو میخواستند از بیست و چهار ساعت از زندگی امام فیلم بگیرند،
وقت غذا که شد، توی سفره غذای سادهای بود. خواستند فیلم بگیرند، امام
گفتند: «نه، اینطور که شما میخواهید سفره بچینید دروغ است. توی سفره ما
گاهی پلو و گوشت و خورش هم هست؛ شما میخواهید اینها را نادیده بگیرید، یک
سفرهی ساده درست کنید، این دروغ است.»
همین که بنده ی خوشتیپ تو هستیم ما را بس است...
در خانه نشسته ای ،
دِلَت خوش است.
وارد فیس بوک می شوی.
می نویسی زن = مرد
لایک میگیری..... تمجیدت میکنند...تشویقت میکنند..
تو را روشنفکر می نامند... و تو به زنانگی ات افتخار میکنی ....
در همین اثنا
یکی از پیج هایی که چند صدهزار لایک دارد...
عکس جنس تو را - همین جنسی که مساوی مرد هست -
کنار یک ماشین فول اسپورت میگذارد
و مینویسد : " 1 یا 2 ؟ "
مرد ها باید یکی را انتخاب کنند.
در پی آزادی هستی در جهانی که تو را یک کالا می بینند
از تو استفاده ی ابزاری میکنند...
و تو پشت کامپیوتر خود تنها به فکر انتقام از اسلام هستی
و گمان میکنی حق تو اسلام را خورده است!!!!
اول خودت را بشناس بعد نگاه دیگران را به خودت تغییر بده...
دلـــــــــ نوشتـــــ:
کمبود محبتت را به اشتراک بگذار به نامحرمان
که آنان این "برهنگی افکارت" را هزاران لایک خواهند زد
تاسف بار است حال و روز کسـﮯکه تشنه ﮯ نگاه دیگراלּ باشد...َ
کمک به ماهواره چیها !
ماهواره به خودی خود نه بد است و نه خوب، بلکه این هدف استفاده از آن است که به آن بار ارزشی میدهد. این ابزار ارتباطی اگر در راستای حق و برای رشد کمالات انسانی مورد استفاده قرار گیرد در خوب بودن آن شکی نیست و اگر برای سرکوب ساختن حق و دفاع از ظلم و نیز کشتن ارزشهای انسانی به کار گرفته شود وجدان بیداری یافت نمی شود که در بد و مضر دانستن آن تردید کند.
این پرنده فضایی امروز در کنار خدمات سازنده ای که دارد بیش از آنکه در خدمت تعالی بشر باشد ابزار کارآمدی شده در خدمت کسانی که تمام خواهاند؛ همانها که همه دنیا را فقط برای خودشان می خواهند شاید هم ارث پدری می دانند که دیگران از کفشان ربوده اند. ایشان آن مقدار را که به چنگ آورده اند که هیچ؛ جایی را هم که از چنگشان در رفته با مشت آهنین و فشار نظامی بر آن دست درازی می کنند تا تصاحبش کنند. این ماجراجوئی ها دیگر بسان زمان چنگیزخان مغول نیست که او نیز با همین هدف تاخت و کشت و به پیش رفت. امروز بی آنکه خونی بریزند یا گردی هوا کنند با همین ماهواره جاده ورودشان را صاف؛ بلکه فرش می کنند. هر کجا هم که در تحرکات میدانی به خنسی بخوردند و در گِل بماندند این گوساله سامری را به صدا در می آورند تا رنگ و آهنگش سست دلان را بفریبد و باور کنند هر چه می گوید وحی منزل است و عین واقع. نقش ماهواره در فتنه 88 ی که بر این مردم گذشت عالی ترین نمونه برای این تحلیل است.
سمبولیسم یک واژه یونانی است به معنی وابستگی و بهم چسباندن دو نقطه جدا از هم برای نشان دادن یک پیام واحد و این مفهوم به عنوان یک شیوه هنری و ادبی از قرن 19 وارد ادبیات و هنر آن زمان شد.
نمادگرایی به عنوان نهضتی در فرانسه آغاز شد و به سرعت خود را در اشعار شاعرانی مانند شارل بودلر، آرتو رمبو و... نشان داد این سبک جدید به مذاق هنرمندان سایر کشورها به خصوص انگلیس، آمریکا و فرانسه بسیار خوش آمد و پس از ادبیات به سایر هنرهای بومی نیز راه یافت. نمادگرایی قبل از اینکه به صورت یک سبک هنری و ادبی در آید از دوران کهن به صورت سمبل در مذاهب مختلف آمده است. نمادهای مذهبی در آثار تاریخی به جای مانده از گذشته همچنان به چشم می خورد.
نمادگرایی در حوزه هنری، ادبی و فرهنگی تفاوت های فراوان دارد اما با وجود این تضادها گاهی یک نماد به صورت یک سمبل بین المللی در همه جوامع مفهوم واحد پیدا می کند.
فیس بوک یک وب سایت اجتماعی ومحصول دنیای ارتباطات وفناوری اطلاعات است. این وب سایت که درحال حاضربه طوررایگان دراختیارمردم جهان قراردارد، مخاطبان زیادی درجهان ازجمله ایران را به خود جلب کرده است. با توجه به حجم مخاطبان این شبکه اجتماعی درکشور، خوب است که این مخاطبان با معایب ومزایای این وب سایت آشنا شوند تا با آگاهی بیشتری ازامکانات این شبکه استفاده کنند. ازجمله مزایای این وب سایت می توان به موارد زیراشاره کرد:
- فیس بوک به موفقیت کاری کاربران خود کمک می کند. مثلا اگرچه بسیاری ازکارفرمایان به کارمندان خود اجازه دسترسی به فیس بوک را نمی دهند، ولی تحقیقات نشان می دهد که خلاقیت کسانی که درمحل کارخود ازفیس بوک استفاده می کنند، 9 درصد بیشترازکسانی است که ازفیس بوک استفاده نمی کنند.
- فیس بوک می تواند اعتماد به نفس کاربران خود را افزایش دهد چرا که کاربران با خواندن صفحه فیس بوک خودشان که حاوی بهترین اطلاعات وخصوصیات آنهاست، اعتماد به نفس وعزت نفسشان افزایش می یابد.
- شاید دوستی بزرگترین مزیت فیس بوک باشد! پیدا کردن دوستان قدیمی دوران دبیرستان وراهنمایی که سالهاست آنها را ندیده اید ومی خواهید دوباره با آنها درارتباط باشید وهمچنین پیدا کردن دوستان مختلف ازسراسردنیا که به نوعی دریک موضوع خاص با آنها اشتراک دارید، مانند رشته تحصیلی یا عقاید و... ازجمله مزایای دوستی درفیس بوک است.
- تشکیل گروههای مختلف ازجمله گروه های خانوادگی ودانشجویی که باعث نزدیکی بیشترآنها به یکدیگرمی شود ازجمله مزایای دیگروب سایت فیس بوک است.
مدتی است رسوایی اخلاقی مدیران و مجریان شبکه صدای آمریکا مشکلات بزرگی را برای این شبکه دولتی به وجود آورده است.
این رسوایی ها به حدی بوده است که مسئولان صدای آمریکا تصمیم به اخراج برخی از مجریان و عوامل این رسانه دولتی گرفتند که البته به اعتراف سایت خودنویس این امر موجب شد تا صدای آمریکا با ریزش چشمگیر مخاطب مواجه گردد.
این بار زخم رسوایی بزرگ دیگری از صدای آمریکا سر باز کرده است.
سعید کریمیان مدیر شبکه جم که البته خود در فساد اخلاقی زبان زد است دست به افشاگری بزرگی علیه سیامک دهقانپور (مجری برنامه افق و یکی از گردانندگان صدای آمریکا) و همسرش، حمیده آرمیده (یکی از کارکنان صدای آمریکا) زده است.
درگیری سعید کریمیان با گردانندگان صدای آمریکا از آنجا شروع شد که مدیران شبکه صدای آمریکا مورخ 14 می 2013 مصاحبه ای را با سعید کریمیان در برنامه افق به بینندگان خود وعده دادند اما علی رغم بمب تبلیغاتی صدای آمریکا بر سر گفتگو با مدیر جم، این مصاحبه هرگز رخ نداد و علت آن هم هرگز اعلام نشد.
فشار و اعتراض بینندگان صدای آمریکا و البته طرفداران شبکه جم سبب شد تا بالاخره سعید کریمیان طی بیانیه ای از پشت پرده مصاحبه سانسور شده اش بگوید.
وی در فیس بوک شخصی خود از سانسور مصاحبه اش در صدای آمریکا خبر داد و البته تهدید کرد که اگر مسئولین صدای آمریکا پاسخ قانع کننده ای نداشته باشند پشت پرده اخلاقی گردانندگان این شبکه را برملا می سازد.
مدیر شبکه جم که خود مروج بی بند و باری و فساد اخلاقی می باشد طی بیانیه ای دیگر در وبسایتشاز رسوایی اخلاقی بزرگ در صدای آمریکا پرده برداشت
جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی است. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی و در علوم سیاسی از واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیرا به واژه انقلاب رنگین برای تبیین این اصطلاح استفاده میشود.
گاهی به جای جنگ از واژه های تهدید یا قدرت نیز استفاده می شود، ولی در نهایت هر دوبه یک مفهوم ختم می شوند. نظریه جنگ نرم طی دهه های اخیر وارد ادبیات سیاسی شده است و "ژوزف نای" از اندیشمندان معاصر معتقد است، مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است، او برخلاف بعضی از صاحب نظران، اقتصاد و دیپلماسی را در زیرمجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام می برد.
در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است. اما از آنجا که در مورد گستردگی و حوزه فعالیت هر کدام اتفاق نظر وجود ندارد؛ اشاره کوتاهی به هر کدام از واژه های مذکور و سابقه تاریخی آنها خواهیم داشت.
مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است
جنگ روانی، جنگ نرم
جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسانها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوهها و ترفندهایی متوسل میشدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت.
فولر، مورخ و تحلیلگر نظامی بریتانیایی اولین کسی بود که اصطلاح جنگ روانی را در سال 1920 به کار برد. در آن زمان استفاده فولر از واژه جنگ روانی در محافل نظامی و علمی بریتانیا و آمریکا توجه چندانی را به خود جلب نکرد. در ژانویه 1940 با انتشار مقاله ای با عنوان "جنگ روانی و چگونگی به راه اندازی آن" این اصطلاح برای اولین بار وارد ادبیات آمریکا شد. بر این اساس "جنگ روانی را باید استفاده از هر نوع وسیله ای به منظور تاثیر گذاری بر روحیه و رفتار یک گروه با هدف نظامی مشخص معنا کرد". در پایان جنگ جهانی دوم این اصطلاح به "فرهنگ لغت وبستر" وارد شد و بخشی از عبارت پردازیهای سیاسی و نظامی آن زمان را تشکیل داد.
در سال 1950 یعنی تنها یکسال پس از پایان جنگ جهانی دوم "ترومن"، رئیس جمهور وقت آمریکا به منظور کسب آمادگی برای اجرای جنگروانی در کره پروژهای با عنوان "نبرد حقیقت" را با بودجهای معادل 121میلیون دلار تصویب کرد. ارتش آمریکا اداره و ریاست جنگ روانی را به عنوان بخش ستادی ویژه ایجاد کرد و در کنار واحدهای رزمی، واحدهای جنگروانی گستردهای را با استفاده از تجربیات جنگجهانی دوم تشکیل داد. از آنزمان تاکنون، سازمانها و واحدهای روانی ـ تبلیغاتی آمریکا با توسعهای روزافزون همواره به عنوان یکی از بازوهای اصلی آن کشور در جنگ و صلح عمل کردهاند.
براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین، انقلاب رنگین
در سال های پایانی جنگ سرد، اولین پروژه براندازی نرم در لهستان و با رهبری "لخ والسا" در جنبش کارگری این کشور در سال 1984 تحقق یافت و با فروپاشی شوروی و یوگسلاوی و چند کشور دیگر اروپای شرقی براندازی نرم به مسئله جدیدی در حوزه قدرت و امنیت تبدیل شد.
استعمارگران از براندازی حکومت ها در یوگسلاوی، گرجستان، اوکراین، قرقیزستان و امثال آن با عنوان انقلاب های رنگی، به جای واژه خشن جنگ نرم یاد می نمایند.
انقلاب های مخملی یا "انقلاب های رنگی" و "گلی" از شیوه های براندازی نرم است که نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت به همراه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی را شامل میشود. انقلاب های رنگی و مخملی در جوامع پسا کمونیستی در اروپای مرکزی، شرقی و آسیای مرکزی اتفاق افتاد. این واژه برای نخستین بار از سوی "والسلاوهادل" رئیس جمهور پیشین چک که در آن زمان رهبر مخالفان چکسلواکی سابق بود، وارد ادبیات سیاسی شد. مخالفان حکومت در چکسلواکی با انجام سلسله اقدامات مرتبط و زنجیرهای در طی یک دوره شش هفتهای از 17 نوامبر تا 29 دسامبر 1989 در این کشور موفق به نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت شدند. این پدیده سپس به شکل زنجیرهای در صربستان طی دو مرحله 1997 - 2000 ، گرجستان 2003 ، اوکراین 2004 و قرقیزستان 2005 ادامه یافت.
به طور کلی اهداف آمریکا از سازماندهی انقلاب های رنگین در کشورهای هدف را در چارچوب حوزههای زیر میتوان بررسی کرد:
- تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراستژیکی
- کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن
- حذف و یا مهار نظام های مخالف در برابر نظام آمریکا
- ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در آسیا، خاورمیانه و آسیای مرکزی
- همسو کردن کشورهای هدف با سیاست های آمریکا
- فرصت سازی اقتصادی برای آمریکا
-مهار بیداری اسلامی
جورج سوروس ، رئیس بنیاد سوروس سرمایه دار بزرگ آمریکایی یا به عبارتی میلیاردر یهودی آمریکایی یکی از معماران اصلی انقلاب مخملین گرجستان در گفتگویی با روزنامه لس آنجلس تایمز اظهار داشت که : تمایل دارد سناریوی گرجستان در کشورهای آسیای مرکزی یعنی تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان تکرار شود.
شرکتکنندگان انقلابهای رنگین اغلب از مقاومت مسالمتآمیز با هدف اعتراض علیه دولتهای غیرهمسو با آمریکا و حمایت از دمکراسی، لیبرالیسم و استقلال ملی استفاده کردهاند و معمولاً یک رنگ یا گل خاصی را به عنوان سمبل و نشانه خود برگزیدهاند. اعتراضهای صورت گرفته و نقش مهمی که سازمانهای غیردولتی به ویژه سازمانهای فعال دانشجویی در سازماندهی مقاومت مسالمتآمیز ایفا میکنند، این رویدادها را برجستهتر نشان میدهد.
جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسانها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوهها و ترفندهایی متوسل میشدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت
اهداف اجرایی از جنگ نرم
همان طور که اشاره شد، جنگ روانى جدید عملى سازمان یافته و برنامه ریزى شده پدیده اى همیشگى و پیوسته است که اختصاص به مقطع زمانى خاصى ندارد. با توجه به این مسأله مى توان اهداف جنگ روانى را در یک تقسیم بندى به اهداف سیاسى و اهداف نظامى و در تقسیم بندى دیگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژیکى و مقاصد تاکتیکى تقسیم نمود
با توجه به این که ماهیت اصلى عملیات روانى به اعتراف خود آمریکایى ها عبارت است از تلاش براى تأثیرگذارى بر افکار، احساسات و تمایلات گروه هاى دوست، دشمن یا بى طرف مى توان تا حدودى به برخى از مهمترین اهداف جنگ روانى پى برد:
- تأثیرگذارى شدید بر افکار عمومى جامعه مورد هدف از راه طرح جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع رسانى هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش براى پیشبرد اهداف خود سود جسته است و البته موفقیت هایى هم در این زمینه داشته است.
- ترساندن از مرگ یا فقر یا قدرت خارجى سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن براى ایجاد جو بى اعتمادى و ناامنى روانى.
- اختلاف افکنى در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام هاى نظامى و سیاسى کشور مورد نظر در راستاى تجزیه سیاسى کشور.
- اشاعه بذر یأس و نومیدى درمیان مردم و بویژه نسل جوان به منظور بى تفاوت کردن آنها نسبت به کشور خود و تحولات احتمالى آتى.
- کاهش روحیه و کارآیى رزمى ( در زمان جنگ نظامى).
- ایجاد اختلال در سامانه هاى کنترلى و ارتباطى کشور هدف.
- تبلیغات سیاه (با هدف براندازى و آشوب) به وسیله شایعه پراکنى، پخش تصاویر مستهجن ، جوسازى از راه پخش شب نامه ها و ...
- تقویت نارضایتى هاى ملت به دلیل مسائل مذهبى، قومى، سیاسى و اجتماعى نسبت به دولت خود به طورى که در مواقع حساس این نارضایتى ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.
- تلاش براى بحرانى و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل هاى نادرست و اغراق آمیز که مقام معظم رهبرى نیز در دیدار اخیر اعضاى مجلس خبرگان با ایشان به آن اشاره داشته و آن را در راستاى خط تهاجمى دشمن توصیف کردند.
با توجه به تمام مطالبى که گفته شد، ضرورت مقابله جدى با جنگ روانى دشمن به شیوه هاى سخت افزارى و نرم افزارى بر کسى پوشیده نمى ماند. اما در این میان وحدت استراتژیک تمام نهادهاى کشور براى پاسداشت تمامیت ارضى نیز مقدمه اى لازم براى خنثى کردن جنگ روانى دشمنان است.
منبع:تبیان