جنگ نرم

سمبولیسم یک واژه یونانی است به معنی وابستگی و بهم چسباندن دو نقطه جدا از هم برای نشان دادن یک پیام واحد و این مفهوم به عنوان یک شیوه هنری و ادبی از قرن 19 وارد ادبیات و هنر آن زمان شد.

نمادگرایی به عنوان نهضتی در فرانسه آغاز شد و به سرعت خود را در اشعار شاعرانی مانند شارل بودلر، آرتو رمبو و... نشان داد این سبک جدید به مذاق هنرمندان سایر کشورها به خصوص انگلیس، آمریکا و فرانسه بسیار خوش آمد و پس از ادبیات به سایر هنرهای بومی نیز راه یافت. نمادگرایی قبل از اینکه به صورت یک سبک هنری و ادبی در آید از دوران کهن به صورت سمبل در مذاهب مختلف آمده است. نمادهای مذهبی در آثار تاریخی به جای مانده از گذشته همچنان به چشم می خورد.

نمادگرایی در حوزه هنری، ادبی و فرهنگی تفاوت های فراوان دارد اما با وجود این تضادها گاهی یک نماد به صورت یک سمبل بین المللی در همه جوامع مفهوم واحد پیدا می کند.

در ابتدا نمادگرایی نوعی اعتراض جوامع به قواعد سیاسی، اجتماعی و اخلاقی بود. نمادگرایان سعی در نابودی ارکان اعتقادی جامعه خود داشتند و بارزترین ویژگی سمبولیست ها قطع ارتباط با جهان بیرون و دورن گرایی شدید بود اما در حال حاضر نوعی ابزار ارتباطی در راستای ترویج و توسعه یک ایدئولوژی و تفکر و القای غیر مستقیم مفاهیم است. درواقع نماد یک پدیده مصنوعی و یک معرف است که به دنیای معانی انسانی تعلق دارد.

بسیاری از فرقه ها و گروه های سیاسی و مذاهب ضاله مانند شیطان پرست ها و فراماسون ها هم به منظور اشاعه افکار خود و افزایش پیروانشان به استفاده از علایم روی آوردند و جوامع مختلف نیز از روی شتاب زدگی و ناآگاهی نمادها را به زندگی روزمره خود وارد کردند به طوری که گستره استفاده از نمادها در جامعه اینقدر شدت یافت که به صورت های گوناگون بر چهره شهروندان در سطح شهرها و حتی در رسانه های جمعی به کار گرفته می شود. بسیاری از گروه ها  با استفاده از اثر روانی نماد سعی در باوراندن اندیشه های خود به دیگران دارند البته نمی توان از تاثیر تکرار نمادها در ذهن غافل ماند.

تعصب و تاکید این جریان بر نمادگرایی و استفاده از نشانه و ترویج آنها بر کسی پوشیده نیست به نحوی که نمادگرایی یکی از شاخصه اصلی فراماسون هاست که در بیشتر کارها و فعالیت های خود از آن بهره می گیرند. مایکل هاوارد، مورخ آمریکایی معتقد است مسیحیت منتقد فراماسونری است زیرا فراماسون ها سخت به اسرار الحادی پایبند هستند و این اسرار برای کسانی که از فلسفه آن مطلع نیستند بی مفهوم است. این اسرار که عموما به صورت نماد به کار می روند تنها برای ماسون هایی که در درجات بالای فراماسونی جای دارند دارای معنی است.

تشکیلات فراماسونری به گونه ای طراحی شده است که ماسون های عالی رتبه همواره دانش خود را از سایر اعضا مخفی نگه می دارند و این مفهوم در ذهن افراد وجود دارد که فراماسون ها یا افرادی نیمه مذهبی هستند یا اینکه به کارهای خیریه می پردازند و سعی دارند از افراد جامعه انسان های بهتری بسازند به طور کلی می توان گفت کسانی که با این فرقه آشنایی ندارند همواره در اذهان خود از فراماسون ها به عنوان یک گروه نیکوکار یاد می کنند و درک آنها از این فرقه الحادی به علت عدم شناخت از آنان همواره اشتباه است.

ماسون ها معتقدند شیطان نماد عقل بشر است و از آغاز عصر به اصطلاح «روشنگری» در قرن هجدهم و قدرت یافتن فراماسونری، فرهنگ غربی بر اساس انکار خداوند شکل گرفته و به تدریج «لوسیفریانیزم» جایگزین مسیحیت شد.

فراماسون ها به طرز اعجاب انگیزی نمادگرا هستند و بر تاثیر ذهنی تکرار نمادها که باعث ثبت آن در اذهان می شوند به شدت معتقدند و برای دستیابی به این منظور به وفور از نمادهای به شکل های گوناگون استفاده می کنند و سیطره فراماسون ها در سینما به طور گسترده مشاهده می شود.

فراماسون ها با ایجاد وجوه مشترک در جامعه جهانی سعی در ایجاد نظم نوین جهانی دارند اما این نظم در موارد بسیاری با ارزش های انسانی در تضاد است و ماسون ها در نظر دارند با اشاعه افکار خود از طرق گوناگون که کارآمدترین آنها سمبلیسم است ارزش های بشری را دگرگون سازند و در جوامع دینی این تغییر به سختی صورت می گیرد. هدف این فرقه سعی در تغییر نگرش های در جوامع دینی و تغییر الگوها در سایر جوامع است.

یکی از نمادهای فراماسونری، برج باریک و بلندی است که رأس آن به شکل هرم بوده و «آبِلیسک» (obelisk) نام دارد. حضور این نماد در هر کجای جهان نشان دهنده حضور و سلطة فراماسون ها بر آن سرزمین است.این آبلیسک ها در دوران های مختلف در اقصی‌نقاط جهان از مسجد بزرگ سلطان احمد ترکیه گرفته تا صحن کلیسای اعظم سنت پیتر در واتیکان و محوطه کاخ سفید سر به فلک کشیده‌اند. این ستون‌ها نمادهایی از الحاد و پاگانیسم نزد ادیان باستانی مصر بودند که در بازه‌های مختلف زمانی تفاسیر مختلفی از آنها شده است. امروزه آبلیسک‌ها تبدیل به یکی از نمادهای مورد احترام فراماسونری و پیروان فرقه‌های شیطان‌پرستی شده و این گروه‌های در چند قرن گذشته سعی داشته‌اند که آنها را در جای جای جهان پراکنده سازند. مشهورترین آبلیسک دوران مدرن که در عین حال بزرگترین آبلیسک تاریخ نیز است، آبلیسک یادبود جرج واشنگتن، اولین رئیس‌جمهور آمریکا و از اعضای ارشد لژ‌های ماسونی، است که در قرن نوزدهم در آمریکا ساخته شد.

 بیشتر یهودیان بالاخص ساکنین اسرائیل جزء  وابستگان  تشکیلات ماسونی هستند . ارتباط یهود و فراماسونری ارتباطی دوطرفه است،  یهود به رواج تعالیم ماسونی یا کابالا پرداخته و فراماسونری هم از یهود حمایت می کنند.(کابالا آیین انحرافی و کاملا سری قوم بنی اسرائیل که برپایه سحر و جادو، احضار جن و ارتباط با شیاطین و حتی پرستش شیطان است).

مارک زوکربرگ موسس فیسبوک در خانواده‌ای یهودی رشد کرده است، بی‌شک سازمان‌های یهودی و نیز دولت آمریکا نیز در تاسیس چنین شبکه اجتماعی عظیمی نقش داشته‌اند. با در نظر گرفتن اظهارات مقامات سیا مبنی بر اینکه این سازمان از اطلاعات ارزشمند و بی‌شماری که کاربران کشورهای مختلف به صورت رایگان در فیس‌بوک قرار می‌دهند‌ نهایت استفاده را می‌برد، کاملاً مشخص است که دولت و سازمان‌های جاسوسی آمریکا و فراماسونرها در راه‌اندازی، و مدیریت این شبکه بزرگ اجتماعی نقش بسزایی داشته و دارند.کما این که در سال 1869 "راشورون" (Raschuron) ، یکی از خاخام های یهودی در سخنرانی که در شهر پراگ برگزار و هدف از آن بررسی اهمیت رسانه ها در میان یهودیان بود گفت: " اگر طلا نخستین قدرت ما برای سیطرهء بر جهان است، مطبوعات دومین قدرت ماست. طق پروتکل نخستین کنگره صهیونیسم در سال 1897 در بال سوئیس به رهبری "تئودور هرتزل" (Teodor Hertzel) مهمترین نقطه ی تحول در شیوه بی حس سازی افکار مردم جهان بود، معروف به "پروتکل رهبران صهیون" صادر شد که در بند دوازده آن چنین آمده: (تمام کانالهایی که بازگو کننده اندیشه هاست باید به طور کلی در دست ما باشد) ، (ادبیات و مطبوعات، مهمترین و قدرتمندترین کانال های تبلیغاتی و آموزشی هستند و باید تحت سیطره ما باشند، که راه اندازی شبکه های ماهواری فارسی وان و یا شبکه خبری بالاترین گواهی بر این مدعاست.

 ردپای ماسون ها در فیسبوک

فیس بوک رسانه ای اجتماعی که ضریب نفوذش در میان کاربران اینترنت بسیار بالا می باشد برای همین و با توجه به آنچه درباره زاک برگ گفته شد باید بتوان اثرهای مستقیم و غیر مستقیم از این نوع تفکر را در آن مشاهده نمود. فیس بوک در اولین قدم می تواند تریبونی باشد که گروه های مختلف از جمله ماسون ها، شیطان پرست ها نیز بدون محدودیتی در آن ابراز وجود کنند و عقاید خود را مطرح سازند این مستقیم ترین حالت شیطان پرستی در فیس بوک است اما در حالت های دیگر اشاعه تفکرات این گروه حتی در سطوح پایین چون اباحه گری و تسری این نوع سبک زندگی در میان کاربران می تواند حالت دومی باشد که شیطان پرستی و تفکرات ماسونی در فیس بوک دارند موردی که بیشترین گستره را با توجه به نگاه صهیونیست ها به رسانه می تواند داشته باشد اما حالت سومی هم وجود دارد که با توجه به یهودی بودن زاک برگ آن را مطرح می کنند اما شاید جز استدلال های شفاهی مورد مستدل مکتوب و متقنی برای ان وجود ندارد اما در اینجا این عقیده را هم مطرح می کنیم این افاد این مسئله را اینگونه مطرح می کنند که  صفحه اول فیسبوک به ظاهر ساده و بدون هیچگونه پیش زمینه فکری و پیچیدگی خاصی  طراحی شده است 13 آدمک طراحی شده است چرا عدد 13این عدد در فرهنگ ایران باستان و در آیین مسیحیان نکوهیده است اما در میان یهودیان کابالیست، مقدس بوده و از آن به عنوان نمادگرایی استفاده می کنند.نمونه ای از این عدد در  هرم 13 طبقه شیطان پرستان، تعداد خطوط پرچم آمریکا و... دیده می شود.

نقشه جهان: چینش آدمک ها به گونه ای است که یادآور نقشه جهان می باشد که به معنی فراگیر شدن فیسبوک  و تفکر پشتوانه آن در جهان است البته تغییر تدریجی ارزش های انسانی و به نوعی بردگی فرانوین مردم جهان است که از طریق تسخیر ناخودآگاه انسانها و تسلط بی چون و چرا بر ذهن افراد صورت می گیرد.

همچنین در تصویر بالا آدمکی وجود دارد که زنجیره را ادامه نداده با بررسی دقیق در نقشه جهان و این تصویر می توان فهمید که این آدمک نشان دهنده کشور مصر زادگاه آیین کابالاست.